در بخش اول بیان شد که متأسفانه در کلانشهر شیراز که می بایست به عنوان سومین حرم اهل بیت(ع)  الزامات شهرسازی و معماری آن مشخص شود و معیارها و شاخص های طرح ها و برنامه های شهری بر پایه فرهنگ ایرانی- اسلامی تدوین گردد، هنوز می توان ضعف در یکی از اصولی ترین نمادهای شهر اسلامی که اقامه نماز است را مشاهده نمود.

همانگونه که گفته شد، متأسفانه در ایستگاه ها و پایانه های مترو کلانشهر شیراز، به طور کامل به نیازهای اساسی مردم ازجمله نمازخانه و مسجد پاسخ مناسبی در قالب طرح ها و برنامه ها داده نشده است. اما چندی پیش، دو تَن از مسئولین شهری به اظهار نظرهایی در این رابطه پرداخته اند که برای آگاهی بیشتر مردم شریف شیراز این سخنان ارائه شده و به بررسی آن ها می پردازیم:

در تاریخ 12 مردادماه 1395، آقای علیرضا پاک فطرت شهردار شیراز در گفت و گو با خبرگزاری فارس در ارتباط با احداث نمازخانه در ایستگاه های مترو بیان نمود: «ایجاد نمازخانه، محل وضو، اتاق شیردهی و مواردی از این قبیل بیشتر در پیرامون ایستگاه‌های قطار شهری توجیه دارد چراکه ایستگاه محل رفت‌وآمد سریع، بارگیری و تخلیه مسافر است و کاربری آن ماندن طولانی و استراحت نیست … مناسب است در مجتمع‌های اطراف ایستگاه‌ها موارد مختلف مورد نیاز شهروندان دیده شود که از سویی ایجاد محلات توقف و ایستادن در ایستگاه‌های زیرزمین از نظر نظارت امنیتی و اجتماعی نیز می‌تواند مسائلی ایجاد کرده و به محل تجمع معتادان و کارتن‌خواب‌ها بدل شود.»-(مأخذ: خبرگزاری فارس)

از سویی دیگر در تاریخ 13 مردادماه 1395، آقای ابراهیم شعرا رئیس کمیسیون سرمایه‌گذاری شورای اسلامی شهر شیراز در گفت و گو با خبرگزاری فارس در همین رابطه اظهار داشت: «طبق گزارشاتی که مدیر عامل قطار شهری شیراز ارائه کرده‌اند در طرح‌های ایستگاه‌های جدید‌الاحداث مواردی مانند نمازخانه رعایت شده و در طرح‌های ایستگاه‌های قدیم که فضا و امکان احداث این موارد باشد نیز تغییر نقشه انجام شده و موارد مورد مطالبه مردم لحاظ خواهد شد … نقشه ایستگاه‌های خط یک و خط دو قطار شهری توسط مشاوران قبل از شورای چهارم تدوین شده و در شورای چهارم بر تأمین مسائل مورد نیاز مردم اصرار و مواردی مصوب شده است که البته باید با توجه به مباحث انتظامی و اجتماعی صورت پذیرد.»-(مأخذ: خبرگزاری فارس)

در بخش مصاحبه آقای شهردار، مشخص نشده است منظور ایشان از اینکه برای تأمین خدمات مورد نیاز مردم اعم از نمازخانه و سرویس بهداشتی باید از ظرفیت پیرامون ایستگاه ها استفاده نمود، به معنای تملک مجدد زمین برای ساخت مجتمع های خدمات رسان، یا ایجاد مجتمع های تجاری-تفریحی از سوی بخش خصوصی، و یا استفاده از ظرفیت موجود مثلاً پاساژهای نزدیک به ایستگاه های مترو است؟ از طرف دیگر، در بخش مصاحبه دوم، اظهار نظر عضو شورای شهر مبنی بر نقصان طرح های ایستگاه های قدیم مترو و تأکید بر لزوم ایجاد اینگونه کاربری های خدمات رسان در ایستگاه های مترو، به نظر در نقطه مقابل با اظهارات شهردار شیراز قرار دارد!

در یک تحلیل کوتاه، باید گفت که به هر حال مترو شیراز راه اندازی شده است و مردم هم به این امور نیازمند هستند و باید پرسید که اگر قرار است احتیاجات در مجتمع های اطراف ایستگاه ها برطرف شود در حال حاضر آن مجتمع ها کجا هستند؟ هرچند بخشی از ایستگاه ها در نزدیکی مساجد شهر قرار دارند اما بقیه ایستگاه ها چه؟ به هر حال بخشی از زمان استفاده از مترو مقارن با زمان نماز اوّل وقت می باشد و همانگونه که گفته شد، اقامه نماز یکی از معمول ترین الزامات یک شهر اسلامی است که باید پاسخ داده شود. مطمئناً از دیگر الزامات شهر اسلامی، پاسخ به سایر نیازهای فوری شهروندان اعم از سرویس بهداشتی، اتاق شیردهی و …  می باشد که تسریع در رفع احتیاج، عادلانه تر است و تحقق این امر، دسترسی سریع تر و نزدیک تر به این موارد می باشد که به نظر می رسد باید در دورن ایستگاه ها ایجاد شوند.

به نظر نگارنده یکی از میراث های تفکر مدرنیسم در شهرسازی غرب، نگاه ماشینی به انسان در راستای پاسخگویی هرچه سریع تر به نیازهای مادی وی و ازجمله حمل و نقل، و درنتیجه نادیده انگاشتن نیازهای غیرمادی وی در محیط های شهری بود. در واقع در این نوع از تفکر، با انسان بر اساس مجموعه ای از استانداردهای ثابت و جهانی برخورد شده و خواه نا خواه ویژگی های بومی انسان نادیده گرفته می شد. فاجعه بارتر از این موضوع، ورود اندیشه های مدرن به ایران به صورت کپی برداری ناقص بود که نتیجه آن، گسترش فعالیت های شهرسازی با تفکرات شبه مدرنیستی شد.

بر همین اساس، یکی از حوزه هایی که باید در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری ها دقت نمود تا سایه شوم تفکر شبه مدرنیستی آن بر شهرهای ایران و ازجمله شیراز به عنوان سومین حرم اهل بیت(ع) گسترده نشود، موضوع حمل و نقل عمومی بوسیله قطار زیرزمینی(مترو) است. درست است که مترو می تواند نیاز به جابجایی شهروندان را به صورت سریع و انبوه پاسخ دهد، اما هدف از حمل و نقل عمومی، نباید فقط رفع این نیاز مادی استفاده کنندگان از مترو باشد. اتفاقاً به نظر می رسد در فضاهای عمومی که به صورت کریدور خطی بوده، یعنی حرکت انسان ها را در طول یک مسیر معین(از ورودی ایستگاه تا سوار شدن به مترو) تنظیم می نماید، تعریف نقاط مکث مثل مجموعه نمازخانه، سرویس بهداشتی، غرفه فرهنگی، تجاری و … می تواند به تأمین نیازهای کیفیِ فیزیکی، روانی و معنوی مردم کمک شایان توجهی نماید؛ چراکه حرکت قطارها به صورت متناوب بوده و مسافر ترس جاماندن از قطار را نیز ندارد.

به هر حال نباید فراموش کنیم که شیراز یک شهر شکل گرفته بر پایه فرهنگ ایرانی و اسلامی است، و علاوه بر اینکه در هر فضای شهری آن، باید تجلی این فرهنگ قابل مشاهده باشد، باید مطابق با فرهنگ عامیانه مردم شیراز که برای امور تفریحی و فراغتی خود وقت می گذارند، این فضاها تعریف و طراحی شوند. پس آنچه که علاوه بر نصب تابلوهای با مضامین فرهنگی و مذهبی نیاز است و شاید بتواند مؤثرتر هم باشد، ایجاد فعالیت های فرهنگی- مذهبی است که مصادیق آن ذکر شد و اتفاقاً با ایجاد این فضاها و فعالیت ها، در کنار حضور مأمورین حفاظت مترو، راحت تر می توان از بروز نا امنی های اجتماعی مثل حضور معتادین و … جلوگیری نمود.