گروه مطالعات شهری فاطر: هنگامی که از کالبد شهرهای کهن و قدیمی به جا مانده از پیشینیان که عموما توسط توسعه های جدید شهری در بر گرفته شده است، سخنی به میان می آید، محتمل است که در برخی اذهان متاثر از نفوذ فرهنگ بیگانه و مغلوب دیدگاه های نوگرایانۀ کاذب، اینگونه تداعی گردد که به واسطه گذر زمان و عدم تجانس بافت های تاریخی با مقتضیات زمان یا فقدان تناسب با روحیه بیگانه پسند ایشان؛ اینگونه بافت های ارزشمند از ارزش تهی شده اند و از آنجا که با دیدگاه های سود انگارانه ایشان تطابقی ندارد، لذا از حیز انتفاع نیز باید ساقط گردد و با ساختمان های جدید الاحداث و مد روز! که البته پاسخگوی ذائقه شبه روشنفکر مآبانه ایشان باشد، جایگزین گردد!

از جانب دیگر نیز عده ای به گونه ای متناوب و در ایامی خاص و محدود، دچار قدری احساس تکلیف در برابر بافت میراثی و هویت تاریخی و سنت های بومی و … می شوند و با اقداماتی مقطعی و تنفس مصنوعی، به دنبال احیا مجدد این کالبد رو به احتضار اند. اینچنین فوران احساس تکلیفی هرچند از حاجی فیروز و عروس و داماد بازی و واسوونک خوانی عبور نخواهد کرد، خیلی زود نیز فروکش کرده و پس از آن شیراز می ماند و پیکر محتضر رو متلاشی شدنِ بافت تاریخی آن.

آنچه که در پی می آید یادداشت یکی از شهروندان شیرازی است که به همین موضوع و اقدامات مقطعی و سطحی مدیریت شهری در بافت تاریخی شهر شیراز پرداخته و برای گروه مطالعات شهری فاطر ارسال شده است.

مجتبی فقیهی، کارشناس مرمت و احیای بناهای تاریخی

ضرورت احیا بافت های تاریخی و ارزش های میراثی از دیرباز مورد توجه بوده و بر کسی پوشیده نیست. اقدامات جهانی به منظور حمایت و هدایت از اقدامات مربوط به باززنده سازی بافت های تاریخی نیز انجام شده است. در همین ارتباط در منشور آتن بر نگهداری و صیانت از ارزش های تاریخی تأکید و در پی آن با پایه گذاری کنگره سیام در چارچوب تأکیدها و مفاد منشور آتن، فعالیت و اقداماتی انجام  شده که همگی تلاشی برای احیای ارزش ها و یادمان و همچنین جلوه های گذشته بوده است. تجارب جهانی نشان داده است که نقش مردم در امر بازسازی و احیا از ارزش ها از اهمیت بالایی برخوردار بوده و بدون مشارکت مردمی احیا موفق نخواهد بود.کسانی  نظیر جان راسکین و ویلیام موریس و … با توجه به نقش مردم، رویگرد خود را متوجه سازماندهی مردمی و بهره گیری از جمعیت به منظور حفاظت از بنا و بافت های تاریخی، فرهنگی و انسانی کرده اند و توفیقاتی نیز به دست آورده اند.

تمامی این حرکت ها، تدریجی و پیوسته و همراه با بهره گیری از مشارکت مردمی خصوصا جمعیت ساکن در بافت های تاریخی بوده است؛ و نه دفعی، منقطع و مقطعی!. اقدامات دفعی شاید برای برخی رویکردهای عمرانی با پوشش غلوآمیز رسانه ای مناسب باشد، اما تناسبی با حساسیت های پیکره نحیف بافت تاریخی ندارد. جشنواره سی را از این دست اقدامات است. جشنواره سی راه  حالتی ناگهانی  به بافت تاریخی و فرهنگی وارد می کند و در ادامه او را به حال خود (با تمام ضعف ها و مشکلاتش) رها می کند.

این شوک درمانی در شیراز به بهانه ی احیا بافت تاریخی و با حرکتی غیرکارشناسانه همراه شده است و این بار ضربه نه همانند دفعات پیش و به شیوه آسیب رسانی به بافت و تخریب خانه های تاریخی، بلکه شاید به قصد کامل کردن این اقدامات و یا سرپوشی بر این بی توجهی ها و بی مهری ها است.

دیواره های تاریخی را در روزهنگام، بستری بر نمایش های پوچ و تهی از معنا قرار می دهند و در شباهنگام همۀ آنچه که این جشن و شادمانی قرار بود همراه حود آورده باشد با حضور مهمانان ناخوانده بافت تاریخی، آسیب دیدگان و بی‌خانمان هایی که کوچه پس کوچه ها را مامنی برای خود یافته اند، رنگ می بازد و این همه، بار اضافی می شود بر دوش تاریخ این بافت.

بافت تاریخی در سال های اخیر به نام اقدامات عمرانی، بهسازی و نوسازی متحمل آسیب ها و خسارت فراوان آثار با ارزش فرهنگی، تاریخی و انسانی شده است.

متاسفانه در جهان پرتلاطم امروز، عرصه های فرهنگی اصیل با شتاب قربانی سهل انگاری، کم آگاهی و طمع اقتصادی توسعه دهندگان می شود و روش های علمی، تحت فشار نیروی سرمایه به تنهایی نمی تواند مانع این هجوم باشد. بنابراین این تهاجم فرهنگی هر روز دامنه وسیع تری را در بر می گیرد.

پیش از این خانه ی پدری مان با توجیهات سرمایه داران و با هدف احیای بافت و اشتغال زایی مورد اصابت قرار می گرفت و اینک پا روی ارزش ها و دارایی های فرهنگی، اجتماعی، رفتاری و خاطرات می گذارند و اعتقادات و ریشه های نیاکانمان را به نام جشنواره سی راه و به کام برگزار کنندگان آن به مسلخ پوچی و بیهودگی می برند!

تمامی حرکت های ماندگار و تاثیر گذار، خودجوش و از درون شکل گرفته است. اینچنین حرکت هایی به حفاظت ارزش ها، اندیشه ها و یادمان ها می انجامد. به این شیوه مردمان محلی خود بزرگترین بازیگران و فعالان خواهند شد. حیات واقعی شهری رقم می خورد، آداب و رسوم حقیقی و برآمده از بطن جامعه محلی و سنت ها، به زایندگی درونی می رسد که از موجودیت هویت میهنی نیز پاسداری خواهند کرد و همین نیز عرصه ای خواهد بود برای نشان دادن صورتی حقیقی از سرزمینمان به جهان.

اینجانب به عنوان کارشناس مرمت و احیای بناهای تاریخی  و عضو انجمن دوستداران میراث فارس در پرتوی کارگروه مرمت این مجموعه بر خود واجب می دانم که حرف دل مجموعه را از این دیدگاه بر این صفحه نگارش کنم و ضمن فعالیت های تاریخی، فرهنگی، انسانی در اعتلای نام این سرزمین کوشا باشم و در راستای حفاظت و صیانت از ارزش ها و یادمان های تاریخی، جهت پیشگیری از ادامۀ ضربات عجولانه و بدون پشتوانه ی علمی و فنی و علیرغم میل و نظر دستگاه های قانونی و مسؤل مانند سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، شهرداری و دفتر تسهیل گری؛ روشنگری کنم و با همراهی انجمن دوستداران میراث فرهنگی با رصد اقدامات و مداخلات در بافت تاریخی، از بازمانده های تاریخ و فرهنگ شهر شیراز مراقبت نمایم.

در پایان امیدوارم جشنواره سی راه در تجربه ی دوم خود در بافت فرهنگی، تاریخی و انسانی شهر شیراز و با بهره گیری از تجربه ناموفق قبلی، همراه با آثار و ضربه های ناگهانی بر بناهای تاریخی و زندگی مردمانش و همچنین خدشه دار شدن اصالت ها نباشد و  شاهد فضای متروکه ای بعد از این دخالت ها نباشیم. از این گذشته یادمان باشد و یاد بگیریم که میراث و یادمان های فرهنگی جای آزمون و خطا نیست، چرا که خسارات قابل برگشت نخواهند بود. فراموش نکنیم که ضربه های ناگهانی با آثار ناشناخته و غیر قابل پیش بینی، همراه  با آسیب های اجتماعی، روانی، ذهنی خواهد بود و نمی تواند تضمینی برای حفظ و نمایش اصالت ها باشد.