باسمه تعالی
بیانیۀ تحلیلی شماره ۲۳
ارزیابی عملکرد شورا و مدیریت شهری در سه ماهۀ گذشته (تیر ۹۸ تا مهر ماه ۹۸)
دو سال از آغاز فعالیت پنجمین شورای اسلامی شهر شیراز گذشت، در این مدت بارها از سوی جناح های سیاسی که همه چیز را از عینک سیاست و سیاسی کاری می نگرند به بدترین ها متهم شدیم، اما بیتفاوت به این حاشیه های کم اهمیت در مسیر خویش به فضل الهی به پیش رفتیم و خدا را شاکریم که ما را بر عهد خویش ثابتقدم قرار داد. طی این شش سال نه تنها تیغ تیز نقد ما کند نشد بلکه تجربه سالهای گذشته، توجه گروه مطالعات شهری فاطر را بر مسائل اصلی شورا و شهرداری و علت العلل مسائل متمرکز کرد، اما آنچه گروه های سیاست زده از درک آن عاجزند، چگونگی جلب مشارکت فعال نخبگان و عموم مردم برای اصلاح امور است. امری که روند اصلاح مسائل کلان کشور را با چالشهای جدی مواجه کرده است.
در این سطور بار دیگر و طبق سنت و در حد بضاعت خویش بخشی از عملکرد شورا و شهرداری شیراز را به نقد نشستهایم. در بیست و سومین بیانیه مجددا به سایه سنگین مسائل حاشیهای بر وظایف اصلی شورا پرداخته و ضعف مدیریت شهرداری به خصوص در سیل ابتدای سال جاری و اقدامات شورای شهر و شهرداری شیراز را مورد کنکاش قرار دادهایم.
شورای شهر و حاشیه های ناتمام
ماه گذشته موعد انتخابات هیات رییسه جدید شورای اسلامی شهر شیراز بود. در ماه های منتهی به انتخاب هیات رییسه جدید، طبق معمولِ جریان سیاسی اصلاحطلب، بار دیگر اختلافات و رقابتهای داخلی سر باز کرده و به فضای عمومی و رسانهای انتقال یافت. سخن از حلقه موسوم به قمآباد و پدر و مادر خواندههای اصلاحات بود. علیالظاهر عدهای در پشت صحنه راهبری و عنان شورا را تلاش دارند در دست گیرند. رییس سابق شورای شهر شیراز از مقاومت در برابر نیروهای بیرونی میگفت و رییس جدید به معامله با حلقه قمآباد متهم میشد. داستان هر چه که بود دعوا سر لحاف بود نه حقوق مردم!. شورای شهر اصلاحطلب و راهبران بیرونی شورا نتوانستند اختلافها و رقابتهای فیمابین را مدیریت کنند و عفونتهای این دمل چرکین به فضای عمومی سر باز کرد و مدتی انرژی و زمان شورا و افکار عمومی را هدر داد. فرصت و توانی که می توانست برای خدمت به مردم و رفع مشکلاتشان مصروف شود با سیاسی کاری و بی توجه به منافع مردم مستهلک شد، در اینجا محل بحث ما نیست؛ بلکه ناامیدی مردم از پرداختن به حقوق ایشان و دنبال شدن مطالباتشان مورد نظر است. مردمی که همواره در برهههای گوناگون به وظایف سیاسی و اجتماعی خود عمل کردهاند؛ در دورههای متوالی شاهد بی توجهی به حقوق خود و عدم مسئولیتپذیری نمایندگان و منتخبین خویش بودهاند. حقوق مردم همچنانکه وجه المصالحه همزبانی و قبیله گرایی اصولگرایان شورای چهارم و شهردار منتخبشان قرار گرفت، در شورای پنجم زیر دست و پا و در گرد و غبار مشاجرات سیاسی و دعواهای کودکانه اصلاحطلبان گم شد. نه سکوت شورای چهارم نسبت به حقوق ابتدایی شهروندان توانست دردی از مردم دوا کند و نه دعواهای داخلی شورای پنجم مجال گرهگشایی از مشکلات مردم را باقی گذاشته است. صرف نظر از نتایج مشترک هر دو رویکرد، تنها تفاوت در نحوه تعامل شورا و شهرداری بود. شهردار فعلی شیراز حق دارد به سکوت و همراهی و پرده پوشی شورای شهر وقت با شهردار سابق، غبطه بخورد!.
اشتغال زایی خانوادگی شهرداری از جیب عموم مردم
در بیانیههای پیشین به کرات فربه شدن و تورم نیروی انسانی شهرداری شیراز را یادآور شدیم و به شیوه مدیریت منابع انسانی در این مجموعه انتقاد کردیم. توضیح دادیم که عمده بودجه نقدی شهرداری برای بخش اداری هزینه شده و یکی از دلایل کند شدن روند عمران شهر همین موضوع است. طی دو سال گذشته نه تنها تدبیری برای کاهش هزینههای اداری و تعدیل نیروهای مازاد اندیشیده نشد، بلکه در قالب نیروهای شرکتی و ماموریتی از سایر دستگاهها، باز هم بر تعداد کارکنان شهرداری افزوده شد و نیروهای بازنشسته هم حفظ یا مجددا به کار بازگشتند. علاوه بر آن تلاش مجموعه مدیریتی شهرداری حتی بر تبدیل وضعیت و تزریق دائمی این نیروها به بدنه شهرداری است که با کمال تاسف در میان ایشان نسبتهای خانوادگی متعدد نیز وجود دارد. بار و هزینه این شیوه مدیریت خانوادگی و قبیلگی بر دوش مردم شهر است. در واقع شورا و شهرداری سالها است که از جیب مردم سفرهای گسترده و بر سر این خوان نعمت، مشغول تناول از درد و رنج مردم هستند.
ویژگی بدیعی که در این دوره مدیریت شهری به چشم می خورد، عدم حضور شهردار شیراز است. براستی شهردار شیراز کجاست؟! عدم حضور موثر وی در مجموعه شهرداری کاملا محسوس است. ساختار شهرداریها و از جمله شهرداری شیراز به گونهای است که پیشبرد امور به حضور و تاکید و پیگیری و سماجت شخص شهردار وابسته است چیزی که علی رغم تمام ضعف های شهردار سابق جزو نقط قوت وی بود. رخوت و رکود حاکم بر شهرداری شیراز در دو سال گذشته، دقیقا نتیجه واگذاری امور به قائم مقام و معاونین و عدم حضور محسوس شهردار شیراز است. با وجود ضعف تاریخی در کار تیمی و نبود هماهنگی بین دوائر مختلف شهرداری، راندمان پایین در عملکرد فعلی قابل درک است!.
اخیرا به شیوه مدیریت شعب بانک، شهرداران مناطق گوناگون به صورت گردشی تغییر کردند. فردی که در منطقه سه با رشته دانشگاهی کشاورزی، بدون هیچگونه سابقه مدیریت شهری و حتی حضور در شهرداری به عنوان شهردار مهم ترین منطقه گردشگری و فرهنگی شهر شیراز منصوب شده و پس از حادثه سیل بدترین عملکرد را به خود اختصاص داده بود، نه تنها توبیخ نشد بلکه به منطقهای دیگر منتقل و شهردار منطقه ای دیگر جایگزین وی شد. تغییرات مدیریتی، نه در راستای چرخش نخبگان بود و نه نشاط در مجموعه شهرداری را افزایش داد. سوال سادهای که پاسخ داده نمیشود این است که اگر شهرداران مناطق در عملکرد خود موفق بودهاند چه نیازی به تغییر بوده و چنانچه ناموفق بودهاند چرا به جای برکناری صرفا بین مناطق جابجا شدهاند؟!. نتایج این شیوه تصمیمات بی ثمر و غیرمسئولانه را در مدیریت بحران سیل گذشته به وضوح دیدیم.
بحران مدیریت در مدیریت بحران
فروردین ماه سال جاری مصادف شد با افزایش بارش باران و وقوع سیل در بسیاری از نقاط کشور. شیراز هم از این بارش ها بی نصیب نماند و به سیلی ویرانگر دچار شد و سیل متاسفانه ۲۱ تن کشته و خسارات مالی فراوانی بر جا گذاشت. پس از سیل، از جهات و زوایای گوناگون به این موضوع پرداخته شد و تحلیلهای متفاوتی در فضای رسانهای منتشر شد. شورای شهر کمیته حقیقتیاب تشکیل داد، دادگستری از ورود به موضوع و پیگیری قضایی مقصرین خبر داد و… نهایتا شورای شهر در اقدامی پیشدستانه و با حاتم بخشی از جیب مردم، پرداخت هشت میلیارد تومان به خسارتدیدگان را مصوب کرد و اخیرا هم خبر مقصر شناخته شدن شهرداری شیراز در حادثه سیل منتشر شد!. اینکه آیا سیل قابل پیشگیری بود یا خیر و با حجم بارندگی و روانآب ایجاد شده، سیل اجتناب ناپذیر بود یا خیر در اینجا مطرح نیست. چرا که به اندازه کافی بدان پرداخته شده. اما در روایت های مختلف از سیل، کمتر به مدیریت بحران و اقدامات لازم برای کاهش آسیب ها توجه شده است.
آروزی ما این بود که امروز این روایت را نقل می کردیم: مدیریت بحران استانداری و شهرداری هشدارهای هواشناسی را جدی گرفتند. در مواضع پر خطر از جمله ورودی دروازه قرآن تدابیر لازم اندیشیده شده و خودروهای سنگین آتشنشانی که امکان تردد در جریان آب سطحی را داشته باشند به محل اعزام شدند. سیستمهای هشدار سیلاب که در مسیل منتهی به دروازه قرآن پیش بینی شده بود، بهترین عملکرد را به خود اختصاص داده و با فاصله زمانی مناسب، ستاد مدیریت بحران استانداری و شهرداری از شروع سیلاب مطلع شدند. پلیس مستقر در دروازه قرآن، مجاور مجموعه زمرد، بلافاصله با رویت حجم زیاد آب در حوضچه آرامش به ستاد مدیریت بحران استانداری و شهرداری شیراز اطلاع داد. مسیرهای منتهی به دروازه قرآن پیش از سرریز آب از حوضچه مسدود شده و محدوده خطر از جمعیت تخلیه شد. به خانه های مجاور مسیر های در خطر، هشدار داده شد. با توجه به حضور خودروهای آتشنشانی و امدادی در صحنه، امدادرسانی به معدود افراد حادثه دیده در اسرع وقت صورت گرفت. شایان ذکر است کلیه تیمهای امدادی در ایستگاههای آتشنشانی نزدیک، به حالت آماده باش بودند و در کمتر از ۱۰ دقیقه پس از وقوع حادثه در محل حاضر شدند. مدیریت بحران شهرداری به قدری قوی بود که نیازی به مداخله سایر ارگانها نبود. ارتش آماده اعزام نفربر بود اما نیازی نبود و سیل با کمترین تلفات و آسیب خاتمه یافت. شهردار شیراز که در دقایق اولیه در دروازه قرآن حاضر بود حدود ساعت دوازده و نیم پایان عملیات را اعلام کرد!. شهروندان شیرازی و مسافران نوروزی به همراه ۲۱ تن! در مراسم جشنی که به افتخار شهرداری شیراز در دروازه قران برگزار شد، از زحمات و آمادگی شهرداری تشکر کردند.
اما بسیار متاسفیم که باید روایت را اینگونه نقل کنیم: از چند روز قبل از وقوع سیل، هواشناسی در مورد بارش شدید و احتمال سیل و آب گرفتگی معابر هشدار داده بود. صبح روز پنجم فروردین ماه، حدود ساعت یازده و چهل دقیقه بارندگی شدید منجر به آب گرفتکی بلوار آزادی (حد فاصل فلکه های اطلسی و گاز) شد. بر اساس اظهارات شاهدان عینی، این مسیر توسط پلیس راهور مسدود شد. جریان ترافیک به بلوار ابوالکلام و جمهوری هدایت، بخشی به دروازه قرآن وارد و موجب سنگین تر و پرحجم شدن ترافیک دروازه قرآن شد. پلیس مستقر در دورازه قرآن به پر شدن و امکانِ سرریز حوضچه بی توجه بود. سیستم هشدار سیل هم پیش بینی نشده بود. مسیر های منتهی به دروازه قرآن مسدود نشده بود و پرحجم و ترافیک، سنگین بود. حدود ساعت یازده و پنجاه دقیقه حوضچه آرامش مقابل مجموعه زمرد (دروازه قرآن) سرریز کرد، جریان آب به تدریج پرحجم شد و به همراه گل و لای در شیب سرعت گرفت و سیل دروازه قرآن ۲۱ کشته بر جای گذاشت. نیروهای امدادی شهرداری با تاخیر و پس از حدود یک و نیم ساعت پس از وقوع سیل در صحنه حاضر شدند. شهردار شیراز به همراه هیاتی از مدیران شهرداری و اعضای شورا با تاخیری چند ساعته در صحنه بودند. هیات مذکور حتی از داشتن ابتدائیات تیم های امدادی مثل چکمه و پانچو محروم بودند و با فداکاری مثال زدنی مشغول مدیریت میدانی عملیات بودند!. آثار گل و لای و باران در ظاهر تیم مدیریتی شورای شهر و شهرداری هویدا بود! رییس وقت شورای شهر با فروتنی نقش کمک راننده مینی بوس را پذیرفت و مشغول خدمت رسانی به مردم بود. نفربر زرهی ارتش و نیروهای نظامی عازم دروازه قرآن شدند!. پاکسازی دروازه قرآن از خودروهای آسیب دیده به نحو احسن و در اسرع وقت انجام شد که چندین ساعت به طول انجامید. خاتمه عملیات امداد و نجات پس از ساعتها از خاتمه ماجرا! توسط شهردار محترم اعلام شد. مراسم یادبود کشته شدگان سیل دروازه قرآن با روشن کردن شمع توسط مردم شیراز در دروازه قرآن برگزار شد. اما آن ۲۱ نفر هیچ گاه برنگشتند!.
نه فرمانده پلیس راهور، نه رئیس سازمان آتشنشانی، نه شهردار منطقه سه، نه شهردار شیراز، نه مدیر بحران استانداری و نه هیچ کس دیگری محاکمه، مواخذه یا توبیخ نشد. شهردار منطقه سه همچنان به کار خود ادامه داد و اخیرا به منطقه دیگری منتقل شد. مدیر بحران استانداری جایزه مهر خدمت دریافت کرد. شورای شهر پرداخت هشت میلیارد تومان از جیب مردم را به خسارت دیدگان تصویب کرد و همه چیز به خوبی و خوشی تمام شد!.
این وضعیت تاسف بار در مدیریت شهرداری شیراز در حادثه سیل و عدم رسیدگی به تخلفات مدیران فعلی و سابق شهرداری و نامشخص بودن تصمیمات قضایی نسبت به مقصرین این فاجعه می تواند امیدی را که با تغییر مدیریت دستگاه قضا در دل مردم ایجاد شده است را کم رنگ کند و سوء تدبیرهای فردی سرمایه اجتماعی نظام اسلامی را تضعیف کند. امید است که مسئولین قضایی استان این مطالبه عمومی را با حساسیت دنبال کرده و نسبت به تبعات آن برای مشارکت عمومی در شکل دادن آینده شهر شیراز آگاه باشند.
ولینصرن الله من ینصره ان الله لقوی عزیز
گروه مطالعات شهری فاطر
98/07/28