معضلی به نام نمازخانه (قسمت اوّل)

محمّد شفاعت دانشجوی رشته برنامه ریزی شهری دانشگاه شیراز:

سومین حرم اهلبیت(ع) یعنی چه؟ آیا صرفاً به دلیل وجود چند بقاع متبرک می توان شیراز را شهری به عنوان سومین حرم اهل بیت(ع) نامید؟ آیا همین کافی است؟

در جواب باید گفت که خیر این کافی نیست. شهر شیراز زمانی زیبنده نگین سومین حرم اهل بیت(ع) خواهد بود که تمامی شهروندان شیرازی و مسئولین دخیل در امور شهر شیراز این واقعیت را بپذیرند که به واسطه حضور امام زادگان جلیل القدر از نسل خاندان عصمت و طهارت، باید تمام شهر به مثابه حریم امن حرم های مطهر و بقاع متبرکه دربیاید.

بنابراین بین نگاهی که صرفاً بقاع متبرک را نشانه سومین حرم اهل بیت بودن شیراز می داند و نگاهی که کلانشهر شیراز را میزبان حضور معنوی امام زادگان واجب التعظیم درک می نماید، تفاوت بنادینی وجود دارد.

در نگاه اوّل احتمالاً سعی می شود که صرفاً حرم های مطهر و فضاهای اطراف آن ها به هر قیمتی که شده است حتی با تخریب میراث فرهنگی اسلامی- ایرانی، برای آسایش زائرین، زیبایی ظاهری، فیلم برداری مناسب در مراسم های مذهبی و آیینی آماده سازی شود.

اما در نگاه دوم، سعی می شود که با تشکیل یک اتاق فکر پویا و فعال به عنوان اوّلین اقدام، مؤلفه ها و الزامات کلانشهر شیراز به عنوان سومین حرم اهل بیت(ع) تبیین شود و پس از چشم اندازسازی و تعریف اهداف قابل حصول و واقعی، پروژه های مختلف تعریف گردند. بنابراین آنچه که بر اساس این دیدگاه انتظار می رود، لزوم نگاه یکپارچه به شهر شیراز به عنوان سومین حرم اهل بیت(ع) می باشد و نه صرفاً نگاه فیزیکی به حرم های مطهر و یک شعاع محدود از اطراف آن ها !

بر همین اساس،شهر تاریخی شیراز زمانی زیبنده حضور خاندان اهل بیت(ع) است که به معنای واقعی، تجلیات فرهنگ اسلامی- ایرانی در آن قابل مشاهده و قابل ادراک باشد. بی شک یکی از تجلیات فرهنگ اسلامی- ایرانی در شهر شیراز، ارزش نهادن به موضوع نماز و نمازخوانی در شهرسازی است و یکی از مهم ترین این حوزه ها توجه به تأمین مسجد و نمازخانه در فضاهای عمومی و پرجمعیت شهری و از جمله ایستگاه ها و پایانه های حمل و نقل عمومی می باشد.

موضوعی که رهبر معظم انقلاب به آن اهتمام داشته و  بارها راجع به آن تذکر داده اند؛ ازجمله در دیدار با شرکت‌کنندگان هفدهمین اجلاس نماز(1387) که بیان می دارند: «همه‌ی کارهای مهندسی بزرگ بایستی یک پیوست مسجد و نمازخانه داشته باشد. وقتی مترو طراحی می‌کنیم، برای ایستگاه مترو، مسجد درآن ملاحظه شود … » (پايگاه اطلاع ‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله ‌العظمی سيد علی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی)

این دغدغه نشان دهنده کاستی هایی است که متأسفانه به دلائل گوناگون در اجرای پروژه ها و طرح های شهری وجود داشته است؛ هرچند این موضوع در مورد پارک های فاقد نمازخانه با طراحی نمازخانه هایی جالب و البته نسبتاً کوچک در سطح شهر شیراز مرتفع شد که این جای تقدیر دارد، اما فاجعه زمانی تأسف آور می شود که ما هنوز هم شاهد عدم راه اندازی مسجد و نمازخانه در برخی از فضاهای عمومی  شهر شیراز و ازجمله ایستگاه ها و پایانه های حمل و نقل عمومی هستیم.

حال سؤال اساسی این است که چرا با وجود هشدارهای مکرر، و همینطور با وجود هسته و بدنه مؤمن در امور مدیریت شهری کلانشهر شیراز، هنوز مسئله آنچنان که باید حل نشده است؟ و چرا پس از گذشت بیش از سه دهه از استقرار نظام جمهوری اسلامی، در کلانشهرهایی که تحت مدیریت و نظارت شوراهای شهری با پسوند «اسلامی» هستند، در برخی ازفضاهای عمومی آن ها مثل ایستگاه های مترو، نمازخانه همچون یک وصله ناجور نگریسته می شود؟ گویی با معضلی به نام نمازخانه روبرو هستیم!!!

در قسمت دوم این نوشته، شاید بتوان برخی از تناقض ها را مشخص نمود و  به بررسی ریشه ای تر این موضوع پرداخت.