به دنبال تخریب گسترده بافت تاریخی شهر شیراز در سالهای اخیر و تداوم این روند تحت لوای توسعهٔ حرم، ایجاد دسترسیهای جدید، رفع مشکلات ترافیکی و مقابله با ناهنجاریهای اجتماعی و …، گروه مطالعات شهری فاطر در نامه ای به تولیت محترم آستان مقدس احمدی و محمدی علیهما السلام، ضمن ابراز نگرانی از تداوم روند تخریبها، نسبت به تکرار خطای بزرگ تاریخی و احداث خیابان عریض دیگری در بافت تاریخی هشدار داده که متن نامه مذکور در پی می آید:
آیت الله سید علیاصغر دستغیب(دامت توفیقاته)
تولیت محترم آستان مقدس احمدی و محمدی علیهما السلام
با سلام و تحیات
نیک مستحضرید که مداخلات شتابزده و بدون پشتوانه کارشناسی در سالهای اخیر منجر به هویتزدایی از بافت تاریخی شهر شیراز و گسترده شدن ابعاد تخریب در این پهنه ارزشمند شده است. اخیرا هم موضوع احداث معابر جدید در بافت تاریخی و در مجاورت حرم مطهر حضرت احمد بن موسی(ع) توسط برخی مسوولین استانی و شهری و بعضی منصوبین آن تولیت محترم مطرح شده است. این اقدامات موجب نگرانی و دغدغۀ فراوان علاقهمندان به تاریخ و فرهنگ شهر شیراز شده و بلاشک در صورت وقوع، علاوه بر تخریب بافت ارزشمند تاریخی، با افزایش ترافیک عبوری و ایجاد گرههای ترافیکی و اختلال در جریان ترافیک سوارۀ محدوده؛ در آینده نزدیک مقدمۀ احداث تقاطع غیر همسطح بر بلوار سیبویه و سایر گرههای ترافیکی خواهد بود. با این روند؛ تخریب هویت زیارتی، معنوی و تاریخی هسته مرکزی شهر شیراز تشدید خواهد شد و از این رو و به منظور تشحیذ ذهن حضرتعالی مواردی چند به عرض میرسد:
– شهر شیراز طی قرن های متمادی محدود به پهنه ۳۷۰ هکتاری بوده و همۀ علما، عرفا، شعرا، دانشمندان و بزرگان این شهر که نامشان در تاریخ ماندگار شده است و موجب فخر همۀ ایرانیان هستند؛ در کوچه و بازارها و مساجد و مساکن همین شهر زیسته اند. اکنون با گذشت قرنها آنچه که از آن تاریخ باشکوه به جا مانده صرف نظر از میراث معنوی، همین محدودهای است که به بافت تاریخی-فرهنگی موسوم شده است.
– در اواخر حکومت قاجار، ورود طلایه داران مدرنیسم، به ناکامی مبارزات روحانیت شیعه برای تحقق مشروطه مشروعه و شهادت شیخ فضل الله نوری و مقدمه چینی برای ظهور استبداد پهلوی ختم شد. پس از به قدرت رسیدن رضاخان و غالب شدن رویکرد تجددخواهی و دیوانسالاری متمرکز پهلوی که با فربه کردن بلدیه و البته ورود و آغاز غلبه ماشین به بافتها و مراکز شهری همراه بود، اولین ضربات بر پیکر این میراث هزاران ساله وارد آمد. همۀ این ضربات با احداث خیابان کشیهای مستقیم و تعریض دسترسیهای موجود و با تقلید ناقص از ممالک راقیه؛ به نام خدمت به وطن و مدرنیزاسیون ایران انجام شد. در شیراز هم با ایجاد خیابان زند باریک و شکستن کمر بازار وکیل و پس از آن احداث خیابان لطفعلیخان و احمدی، بافت تاریخی شهر در دام نیرنگی به نام نوسازی شهری افتاد!
– با پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی، بسیاری از امور و شئون سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و نظامات اداری متحول شد اما تخریب بافت تاریخی و توسعه خیابانها جهت تسریع و تسهیل تردد خودرو، با هدف خدمترسانی به مستضعفین و کاهش نابرابریها و بی عدالتیها و مقابله با ناامنی اجتماعی و حذف ناهنجاریها و بزهکاریها همچنان ادامه پیدا کرد. امتداد خیابان نمازی با اهداف خاص و احداث خیابان حسینی و … در دهه شصت و خیابان شیخ روزبهان در دهه هفتاد از آن جمله است.
– با فروکش کردن تب انقلابیگری و عدالتخواهی و اولویت یافتن”توسعه” بر”عدالت”و غلبه نگاه توسعهطلبی تاجرمآبانه، ساخت مجتمعهای تجاری و مراکز خرید لوکس و تلاش برای تغییر سبک زندگی و تبدیل الگوهای سنتی بازار به الگوهای شبه مدرن و باز هم متأثر از درک نادرست و نارسا از توسعه؛ بافت تاریخی شهر شیراز نیز بی نصیب نماند و از اواسط دهه هفتاد، تخریب گستردۀ بافت به بهانه ساخت مجتمعهای تجاری نظیر مجموعه بینالحرمین، و بعدها مجتمع نیکان و زندیه ادامه یافت. در موج جدید تخریب های دو دهه اخیر، بیرحمانه تر از دوران پهلوی، فقط در محدوده بینالحرمین حدود ۳۰۰ قطعه و در محدوده مجموعه نیکان نیز حدود ۱۰۰ قطعه بنای تاریخی تخریب شد.
– این پایان ماجرا نبود و در محدودهای که بایستی اقدامات به ظرافت و دقت صورت پذیرد، به نام توسعۀ حرم و خدمت به زوار و تسهیل دسترسی، بولدوزرها به جان این امانت ارزشمند افتادند و خیابان ۹ دی خلق گردید تا شبستانهای جدید بر جای میدان مقابل حرم احداث شود و اساس همپیوندی عناصر بافت تاریخی و ویژگیهای مثبت فضایی میان این عناصر که طی قرنها تکوین یافته بود، نابود گردد. خانه های بی بدیل و ارزشمند تاریخی و ثبت شده میراثی نیز در زیر تیغ بولدوزرها شبانه جان سپردند تا مخروبه های آن احتمالا محل احداث شبستان دیگر باشد. لازم به ذکر است که در اجرای خیابان ۹ دی، حدود ۱۰۰ قطعه و در توسعه شرق حرم نیز حدود ۱۳۰ قطعه بنای تاریخی تخریب شد.
حضرت آیت الله، چنانچه مشهود است، رویکردها و گرایش ها و اهداف مداخلات کالبدی در بافت تاریخی از اوایل سدۀ اخیر تا امروز متفاوت، متضاد و متناقض بوده است؛ روزی با دیدگاه ضدیت با دین و تضعیف طبقه دین مدار سنتی که آخرین پایگاه های مقاومت در برابر غرب زدگی بودند، این تخریبها انجام میشد و بعدها با رویکرد خدمت رسانی و تقویت و تعظیم شعائر دینی!. اما محصول نهایی همۀ این اقدامات، تخریب هویت تاریخی-تمدنی شهر شیراز است. در نتیجه شهری که به دلیل داشتن صدها بقعۀ متبرکه به شهر هزار مزار وگنبدهای برافراشته معروف بود وبه واسطه وجود امام زادگان واجبالتعظیم سومین حرم اهل بیت نامیده شد، تعداد قابلتوجهی از این بقاع متبرکه، مقابر علما، عرفا و همچنین مساجد و مدارس خود را در کنار حرم و در پناه تولیت از دست داد و اکنون اثری و اسمی از آن شهرت باقی نمانده است.
حضرت آیت الله، مشکلات متعدد محدودۀ تاریخی-فرهنگی شهر شیراز دههها است که پابرجاست و وجود ناامنی و حضور معتادین متجاهر و استعمال و فروش مواد مخدر و مشکلات ترافیکی، چنانچه با ایجاد معابر و خیابانهای عریض حل میشد، میبایست با احداث خیابان های موجود تاکنون حل شده باشد. عمده این مشکلات دلایل دیگر و غیرمرتبط با معابر و دسترسیها دارند. همانگونه که مستحضرید؛ تجربه تلخ و شکست خوردۀ توسعه بافت پیرامونی حرم مطهر رضوی در مشهد مقدس و اقدامات پلید آل سعود در پاک سازی تاریخ اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) به بهانه توسعه حرمین در مکه مکرمه و مدینه منوره پیش روی ماست. شگفت آنکه مدیران و مسوولین شهر شیراز بدون در نظر گرفتن منافع عمومی شهروندان و خصوصاً نسلهای آتی، کراراً این الگوی غلط را به عنوان هدف و چشم انداز نهایی توسعه بافت پیرامونی حرم مطهر حضرت احمدبن موسی(ع) مطرح میکنند! برای چاره اندیشی در این خصوص نیازی به تکرار تجارب تلخ گذشته نیست؛ از آموزه های علمی و تجربه شهرهای تاریخی موفق در این زمینه میتوان بهره گرفت.
پیشنهاد مشخص ما پرهیز از تعجیل و بررسی موضوع با تامل و سعه صدر و اخذ نظرات متخصصین و دانشگاهیان و بررسی تمامی گزینه های موجود است. کما اینکه در احداث خیابان ۹ دی، گزینههای دیگری نیز قابل اجرا بود که با تعجیل و اصرار بر احداث خیابان از جانب منصوبین آن تولیت محترم فرصت تاریخی ایجاد یک فضای شهری همانند میدان نقش جهان در شهر شیراز به کلی از میان رفت. میدانشهری که میتوانست از یک سو با یادآوری خاطرات جمعی و تبدیل شدن به محل تجمعات در مناسبت های مختلف ملی و مذهبی، وحدت بخش آحاد مردم باشد و از جانب دیگر با ایجاد سرزندگی و خوانایی، حیات اجتماعی مجاور حرم و حس حضور متبرّک امامزادگان در بطن زندگی اجتماعی را تقویت نماید. به باور ما دربارۀ موضوع بافت تاریخی فرهنگی شهر شیراز و موضع بی بدیل حرم مطهر شاهچراغ(ع) میبایست بر دانشی عمیقتر، بینشی کارآتر و روشی رساتر تکیه کرد و بر اساس واقعیات مکتوب، مستند و مستدل از تکرار تجربه های تلخ و شکستخورده در این بافت جلوگیری کرد.
حضرت آیت الله، طی قرن ها روحانیت معزز شیعه محل التجا و پناه مردم در برابر حکّام جور بوده اند. این فخر مذهب شیعه است که به قول مرحوم دکتر علی شریعتی “پای هیچ قرارداد استعماری امضای یک روحانی نیست”، پای هیچ یک از تجاوزها و تعرضها به هویت تاریخی-تمدنی شهرهای اسلامی- ایرانی، امضای روحانیت معزّز شیعه نیست. اینگونه مداخلات مخرّب، خدمت به فرهنگ و تمدن آمیخته با دین مبین اسلام و متبرّک از حضور بقاع متبرکۀ شهر شیراز نیست. با تخریب آخرین بازماندههای دوران طلایی حضور تمدن اسلامی که میتواند نویدبخش و درسآموز احیاء تمدن و شهر اسلامی- ایرانی باشد (و از این حیث امانت نسل های آینده است)؛ آیندگان در مورد این اقدامات همان گونه قضاوت خواهند کرد که اکنون ما در مورد اقدامات چند دهۀ اخیر قضاوت میکنیم!. نسلهای آینده به واسطه حس حضور افکار و اعمال گذشتهگان، با هویت مستمر خود ارتباط پیدا میکنند و با تقطیع این ارتباط نمیتوان توقع تربیت نسلی باهویت را داشت.
امید که حضرتعالی نکات برشمرده را تبادل نظر کارشناسی و نگاه دلسوزانه تلقی نموده و با دستور شایسته و عاجل، شاهد تغییر بنیادین و تحول واقعی در نوع نگاه منصوبین، مسوولین و مدیران شهری جهت حفظ باقیمانده این پهنه ارزشمند تاریخی از شهرمان شیراز باشیم.
دوام توفیقات حضرتعالی را از خداوند منان مسئلت داریم.
باآرزوی توفیق الهی
مدیر گروه
خلیل حاجی پور
1395/6/14