ترافیک واژه ای که این روزها شیراز با آن دست به گریبان است. بی گمان این پدیده شهری که برآیند عوامل گوناگونی از جمله طراحی نادرست شهری و عذم مدیریت نادرست  پدید آمده است و  چیزی جز  آشفتگی و ایجاد استرس در مردم  شهر نیست موضوعی شده است که جناب آقای محمد شفاعت سعی کرده است در ادامه متن به آن بپردازد.

باسمه تعالی

به کدامین گناه… !!!

آیا تا بحال فکر کرده اید که درباره معضل ترافیک شیراز، آنچه که برخی مواقع رخ می دهد عملاً در همین چند مرحله قابل خلاصه شدن است؟

مشاوران تهیه طرح های مرتبط با حل مسئله ترافیک شیراز حق الزحمه خود را می گیرند.

مدیران تصمیم گیرنده اجرای طرح های تهیه شده بابت دستور اجرا و پیگیری، حقوق خود را دریافت می نمایند.

عاملان اجرای طرح های تصمیم گیری شده بابت اجرای آن ها، حق و حقوق خود را دریافت می کنند.

به نظر می رسد که همه به حق خود رسیده اند؛ اما گاهی اوقات مشکل ترافیک نه تنها حل نشده بلکه در برخی از بخش های شهر شیراز به مراتب فاجعه بارتر نیز شده است.

و از همه مهم تر اینکه…………….. مردم شیراز هنوز در ساعاتی از شبانه روز عمر گرانبهای خویش را در ترافیک از دست می دهند.

بگذریم …

واژه ترافیک برخلاف اصطلاح رایج که یادآور و تداعی کننده گرفتار شدن طولانی مدت خودروها و مشکل شدن عبور و مرور آن ها در معابر شهری است، در واقع یک مفهوم علمی در حوزه شهرسازی و عمران می باشد که به مجموعه ای از مؤلفه های دخیل در موضوع حمل و نقل شهری شامل خودروها، مسیرهای عبور، پارکینگ ها، طراحی هندسی معابر و … اشاره دارد. اما زمانی همان مفهوم رایج در عموم مردم بر آن اطلاق می گردد که موضوع ترافیک در بعضی و یا همه مؤلفه های آن به یک مسئله تبدیل شود، یعنی شرایطی که سیستم حمل و نقل شهری از روال عادی و طبیعی اش خارج شود.

در این صورت است که با کلیدواژه هایی مثل ترافیک سنگین، ازدحام ترافیکی و یا Traffic Jam می توان از آن یاد کرد. شرایطی که در آن همانطور که گفته شد، مسیرها با حجم انبوه و بیش از ظرفیت معابر اشغال می شوند، بی نظمی در تردد سبب کندی حرکت می شود و نهایتاً تأثیر خود را در بروز انواع اغتشاشات و نا آرامی در محیط های شهری نشان می دهد؛ مثل آلودگی هوا، آلودگی های صوتی، افزایش زشتی های شهری و مهم تر از همه، ایجاد فشارهای روانی و درنتیجه فشارهای عصبی و جسمی برای افرادی که به صورت های گوناگون در این مخمصه شهری گرفتار شده اند، از رانندگان خودروهای گرفتار شده در خیابان گرفته تا عابرین پیاده که از حاشیه معابر در حال حرکت هستند، و از کسبه مغازه های مجاور خیابان گرفته تا شهروندان ساکن در منازل و آپارتمان های مجاور معابر شلوغ و با ترافیک سنگین.

http://www.iranjib.ir/shownews/14732

و اما بعد…

مطمئناً اکثر مردم شیراز با این مسئله و به تعبیری دقیق تر با این معضل شهری دسته و پنجه نرم کرده اند و به تحلیل و تفسیر علت های بروز آن در محافل رسمی و غیر رسمی پرداخته اند. در این نوشته قصد پرداختن به شناسایی و تحلیل علل و عوامل شکل دهنده به بروز مسئله ازدحام ترافیک شهر شیراز را نداریم؛ در عوض، قصد ما این است که از یک دیدگاه عدالت محور و به طور خلاصه سؤالاتی را در مورد این مسئله شهری با مردم شریف شیراز در میان بگذاریم:

عدالت اجتماعی که به رعایت عدالت بین انسان ها اشاره می کند، ناظر بر دو نوع از روابط اجتماعی عادلانه می باشد که عبارتند از رابطه مبتنی بر عدالت بین حکومت و مردم، و دیگری رابطه مبتنی بر عدالت بین مردم با یکدیگر (حسینی، سیدرضا، ۱۳۹۰). یکی از مهم ترین جنبه های مسئله ازدحام ترافیکی، نوع رابطه حکومت های شهری با مردم و حقوق متقابل این دو گروه نسبت به یکدیگر است.

به طور خاص در مورد مشکلات ترافیکی شهر شیراز، مردم شهر چه حقوقی بر عهده حکومت شهری و یا در مسئله به خصوص ترافیکی، بر عهده طراحان و تصمیم گیران ترافیکی دارند؟

چرا مسائل ترافیکی کلان شهر شیراز به طور عملی و قابل دفاع حل نمی شود؟

چرا برخی از مشاوران تهیه کننده طرح های مرتبط با معضل ترافیک کلانشهر شیراز، طرح های متنوع ارائه می دهند و هزینه کار خود را نیز دریافت می نمایند؛ اما مسئله ترافیک شیراز حل نمی شود؟

چرا برخی از مدیران مسئول در حوزه ترافیکی شیراز در ادوار گوناگون، دستور به اجرای طرح های تهیه شده می دهند و بابت مدیریت خود در این حوزه حقوق هم دریافت می نمایند؛ اما مسئله ترافیک شیراز حل نمی شود؟

چرا برخی از مجریان طرح های تهیه شده و دستور داده شده، طرح را در شهر شیراز به انحاءِ مختلف به اجرا در می آورند؛ اما مسئله ترافیک شیراز بازهم حل نمی شود؟

ظاهراً همه کسانی که در موضوع معضل ترافیک کلانشهر شیراز به حق و حقوق خود در قبال حل مسئله ترافیکی شهر می رسند، اما گاهی اوقات نه مسئله به طور کامل و قابل دفاع حل شده است، و نه مردم به عنوان صاحبان اصلی حق، در رابطه با بهره مندی از آسایش ترافیکی در شهر، به حقوق خویش رسیده اند؟

در واقع می توان گفت که همگی نفع برده اند به غیر از مردم شهر شیراز؟

پس حقوق شهروندان و وظیفه ای که حاکمیت شهری (طرح ریزان و تصمیم گیران ترافیکی) نسبت به آن ها دارد چه می شود؟

در این باره باید گفت یکی از مهم ترین جنبه های حق مردم بر دوش حکومت شهری در موضوع ترافیک، این است که تصمیم گیران و مشاوران این حوزه سه مؤلفه کلیدی را به طور همزمان داشته باشند یعنی تخصص، تجربه و تعهد، تا بتوانند به معنای واقعی کلمه برای حل معضل ترافیک شهر شیراز همت بگمارند. به تعبیری دیگر نه علم بی عمل مؤثر است و نه عمل بدون اخلاص راه به جایی خواهد برد تا سبب بروز برکت در کارها بشود!

در آخر نگارنده به پیشگاه مردم شریف شیراز عرض می نماید که یکی از حقوقی که متقابلاً حکومت بر عهده آن ها دارد این است که در انتخاب صحیح مسئولین شهری و ازجلمه تصمیم سازان حوزه ترافیکی که شاید بهترین و کامل ترین زمینه تحقق آن، انتخابات پیش روی شورای اسلامی شهر شیراز است، همت گمارند و از طرق مختلف به کسب اطلاعات در جهت شناسایی توانایی کاندیداها بر اساس سه مؤلفه تخصص، تجربه و تعهد بپردازند.

چرا که اگر کسی واقعاً نمی تواند مشکلی مثل مسئله بسیار مهم و جان فرسای ترافیک را در سطح تصمیم گیری و مدیریتی حل نماید، شاید بتواند در جای دیگری به خدمت گذاری بگذراند، اما در این سطح مدیریتی مطمئناً نمی تواند؛ چراکه پست های مهم صرفاً تعهد نمی خواهد بلکه تخصص نیز می طلبد. معنی این تخصص نیز غرق شدن در انبوهی از علوم تئوری نیست بلکه علمی است که در عین آرمانگرایی، واقع نگر نیز باشد اما آنچه مهم به نظر می رسد این است که آرمانگرایی نباید قربانی واقع گرایی کوتاه مدت و ظاهری شود.

 

http://asrefars.ir/fa/news/2648

منبع:

حسینی، سیدرضا(۱۳۹۰). “مفهوم و ماهیت عدالت اجتماعی با رویکرد اسلامی”، فصلنامه علمی پژوهشی اقتصاد اسلامی